پروفسور ویلکزار، که همسر و دختر مورد علاقه اش او را ترک کردند، در الکل به دنبال فراموشی است. او که در حین تلاش برای سرقت از ناحیه سر به شدت مجروح شد، حافظه خود را از دست داد.