داستان خانواده ای است که برای جشن گرفتن تولد مادربزرگ دور هم جشن گرفته اند و با از راه رسیدن سرزده داماد خانواده که مسافرت بوده همه چیز به هم می ریزد. او مدتی پیش یک شمش طلا در خانه مادربزرگ به امانت گذاشته بود و حالا خبری از شمش نیست. هرکدام از افراد خانواده می توانند متهم باشند و انگیزه ای برای برداشتن شمش داشته باشند.