سعید که بر اثر بمبهای شیمیایی نابینا شده به همراه گروهی از همرزمانش برای معالجه به آلمان اعزام میشود. لیلا خواهر سعید که سال هاست در آلمان با شوهر آلمانی و پسرشان یوناس (یونس) زندگی میکند، سعید را در آسایشگاه میبیند.